«به خدا قسم اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطره خون من نام مقدس امام خمینى(ره) را خواهید دید.» این جملات پرصلابت را سیدى فریاد مىکرد که با هر کلامش پایههاى کاخهاى ستم محمدرضا پهلوى به لرزه درمىآمد.
تمام وجود شهید آیتالله محمدرضا سعیدى مملو از عشق به امام خمینى بود و این علاقه و محبت نه از روى احساسات، بلکه آمیخته با شناخت و یقین به شخصیت عظیم ایشان بود و با همین باورِ درست بود که هیچگاه به خود جرأت نداد یک قدم فراتر از دستور ولى فقیه بردارد و همین اندیشه تابناک بود که او را بر آن داشت تا در اثرى گرانبها به معرفى امام و ولىّ خویش از زبان علما و بزرگان بپردازد و چه زیبا کلامى را بهنقل از علامه امینى صاحب کتاب عظیم الغدیر در مورد امام خمینى آورده است: «آگاه باشید همانا خمینى ذخیره خداست براى شیعه... دعا کنید و با تضرّع از خداوند بقاى امام خمینى را بخواهید؛ زیرا تنها همین وجود امام خمینى در اندام رجال شیعه، غیرت و شجاعت مىدمد».
مجاهد شهید حضرت آیتالله سعیدى در تاریخ دوم اردیبهشت 1308 چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حجت الاسلام سید احمد سعیدى، اسم فرزند عزیزش را محمدرضا گذاشت. آیتالله سعیدى علیه استعمارگران دست به فعالیتهاى شدید زد و با انتشار اعلامیهاى بهزبان عربى خطاب به علماى کشورهاى اسلامى، آنها را دعوت به قیام و مخالفت نمود. رژیم شاه که از حرکت پرخروش آیتالله سعیدى به وحشت افتاده بود، او را دستگیر و در قزلقلعه زندانى کرد و تحت شدیدترین شکنجهها، در روز چهارشنبه 20 خرداد 1349 آن عالم مجاهد را به شهادت رسانید. پیکر آن مرد بزرگ، فرداى شهادتش تحویل فرزند ارشدش شد و سرانجام بهطور مخفیانه جنازه ایشان در وادىالسلام قم به خاک سپرده شد.
در ادامه به گوشههایى از روش و منش انقلابى این شهید بزرگوار مىپردازیم:
جهاد کلامى
«به خدا قسم اگر مرا بکشید و خونم را بر زمین بریزید، در هر قطره خون من نام مقدس امام خمینى(ره) را خواهید دید.» این جملات پرصلابت را سیدى فریاد مىکرد که با هر کلامش پایههاى کاخهاى ستم محمدرضا پهلوى به لرزه درمىآمد. آیتالله سعیدى با اینکه در محضر بزرگان حوزه تا مرتبه اجتهاد پیش رفته بود اما افتخارش این بود که امام(ره) را مقتداى خویش مىدانست و مىگفت: «حضرت امام(ره) شبیهترین عالمان نسبت به ولىالله امام زمان(عج) و آبای طاهرینش است».
این سید بزرگوار در ضمن جهاد و مبارزه علیه استبداد حکومت پهلوى، آثار گرانقدرى از خود بهجاى گذاشت که عبارتند از:
1- آیا دین موجب عقبماندگى است؟
2- آزادى زن
3- اتحاد در اسلام
4- کار در اسلام
5- استفتائات (مجموعه 64 استفتاء از امام(ره))
6- رساله امر به معروف و نهى از منکر «ترجمه از تحریر الوسیله»
7- نقد و بررسى و حاشیهنویسى بسیارى از کتابهاى اجتماعى و سیاسى
8- تقریرات درسى آیتالله بروجردى
9- سیزده جزوه از مسجد موسیبن جعفر(ع)
رمز شهادت
شهید آیتالله سعیدى، به قرآن و معارف قرآنى اهتمام خاصى داشتند و پیوسته با قرآن مأنوس بودند و به همین جهت یک قرآن با خط بسیار خوب همراهشان همیشه بود و بعد از آنکه ایشان براى آخرینبار دستگیر مىشوند و پى مىبرند که مىخواهند کار او را تمام کنند و او را به شهادت برسانند، وصیتنامه بسیار مختصرى را پشت جلد قرآنشان مىنویسند. از جمله نکات این وصیتنامه این است من راضى نیستم براى من خرج بکنید. اگر مجلسى مىگیرید، مسائل شرعى را براى مردم بیان کنید. سپس به فرزندان خود مىگویند از آیات 152 تا 157 از سوره روم غفلت نورزند.
به هر حال این وصیتنامه را امضا مىکنند و ساواک هم متوجه نمىشود و قرآن را به خانواده ایشان مىدهند. علماى بزرگ مثل آیتالله شهید مطهرى، شهید مفتح، مرحوم آیتالله طالقانى و دیگر علما و بزرگان در منزل ایشان جمع شده و خیلى دوست داشتند که بدانند آیا ایشان را شهید نمودهاند. براى اثبات این امر بهدنبال سندى مىگشتند؛ تا اینکه مرحوم شهید آیتالله مطهرى مىفرمایند: اگر وصیتنامهاى هست، بیاورید. ما هم گفتیم: وصیتنامه مختصرى ایشان روى جلد قرآن نوشتهاند. ایشان با شهید مفتح وصیتنامه را مطالعه مىفرمایند؛ تا اینکه به این نکته مىرسند که از آیات 152 تا 157 غفلت نورزید. در قسمتى از این آیات آمده: «وَ لاتَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فى سَبیلِ اللّهِ أَمْواتٌ بَلْ أَحْیاءٌ وَ لکِنْ لاتَشْعُرُونَ» بقره/154. وقتى به اینجا مىرسند، شروع به گریهکردن مىکنند و مطمئن مىشوند که او را شهید کردهاند و آنگاه سرشان را روى دوش همدیگر مىگذارند با صداى بلند گریه مىکنند. البته راههاى دیگرى هم براى پىبردن به شهادت آیتالله سعیدى وجود داشت؛ مثلاً سلولهاى مرحوم شهید آیتالله فاضلى و یکى از ملىگرایان، نزدیک سلول ایشان بود. آنها نقل کردهاند: ناگهان برقها را قطع کردند و فریادى از سلول پدر شما شنیده شد. سپس برقها را روشن و درهاى سلولها را باز کردند. بعد ما رفتیم و دیدیم که جنازه شهید سعیدى روى زمین افتاده و عمامه ایشان داخل دهان است، بهوسیله عمامه او را خفه کرده بودند.
رمز موفقیت شهید در یک نگاه
با نگاهى کوتاه به زندگى شهید والامقام سعیدى مىتوان به این نکته دست یافت که او تمام هستى و عمر خود را در راه اعتلاى کلمه حق و ترویج اسلام ناب محمدى وقف نمود. دامنه مبارزات و تلاشهاى او در راه اسلام و انقلاب چنان گسترده است که بهسادگى نمىتوان آن را بازگو کرد. اما بىتردید تقوا و شجاعت و خلوص الهى، او را به قله رفیع عشق و شهادت رساند و از همه مهمتر پیروى کامل از سیره اهلبیت علیهم السلام و نیز عشق و اطاعت کامل از ولایت فقیه او را چون ستارهاى در آسمان انقلاب اسلامى فروزان داشت.
اطاعت کامل از ولى فقیه
تمام وجود شهید سعیدى مملو از عشق به امام خمینى بود و این علاقه و محبت نه از روى احساسات، بلکه آمیخته با شناخت و یقین به شخصیت عظیم ایشان بود و با همین باورِ درست بود که هیچگاه به خود جرأت نداد یک قدم فراتر از دستور ولى فقیه بردارد و همین اندیشه تابناک بود که او را بر آن داشت تا در اثرى گرانبها به معرفى امام و ولىّ خویش از زبان علما و بزرگان بپردازد و چه زیبا کلامى را بهنقل از علامه امینى صاحب کتاب عظیم «الغدیر» در مورد امام خمینى آورده است: «آگاه باشید همانا خمینى ذخیره خداست براى شیعه... دعا کنید و با تضرّع از خداوند بقاى امام خمینى را بخواهید؛ زیرا تنها همین وجود امام خمینى در اندام رجال شیعه، غیرت و شجاعت مىدمد».
مبارزات سیاسى شهید
تمام تکاپوى مردان الهى ترویج اسلام است و شهید والامقام آیتالله سعیدى نیز از زمره همان مردان عشق و حقیقت است که تمام هستى خود را در راه احیاى اسلام و قرآن وقف کرد. دامنه فعالیتها و مبارزات سیاسى و مذهبى او چنان گسترده است که از جمله مىتوان نشر فرهنگ مذهبى و انقلابى از جنوب و شرق تهران گرفته تا تفرش و آبادان، ایجاد تشکیلات منسجم براى اجراى فریضه امر به معروف و نهى از منکر، ایجاد کانون مبارزات انقلابى در مسجد موسىبن جعفر تهران، جذب و هدایت جوانان و مبارزه فرهنگى و سیاسى علیه لایحه کاپیتولاسیون را نام برد.
شهادت
زمانى که مسأله سرمایهگذارى آمریکایىها کیان ملت ایران را تهدید مىکرد، شهید والامقام آیتالله سعیدى به خروش آمد و در نامهاى خطاب به علما و بزرگان، آنان را به صادرکردن فتوا علیه این قراردادهاى ننگین دعوت نمود و با این عمل خود بر پیکره فاسد دژخیمان پهلوى لرزه انداخت و همین امر موجب دستگیرى و انتقال وى به زندان قزلقلعه شد. در بیست خرداد سال 1349 شمسی پس از ده روز شکنجه شدید، در حالى که عمامه سیاهش را به دور گردنش پیچیده بودند، شربت شهادت نوشید.
نظرات شما عزیزان:
موضوعات مرتبط: مذهبی ، ،
برچسب ها : روزشمارتاریخ,سالگردنخستین شهید روحانی نهضت امام (شهید آیت الله سعیدی),تفرش,علیرضاجعفری,